English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About | Careers
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 206 (8789 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
burrow U سوراخ زیرزمینی
burrowed U سوراخ زیرزمینی
burrowing U سوراخ زیرزمینی
burrows U سوراخ زیرزمینی
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Search result with all words
earth U حفره زیرزمینی روباه بیرون راندن روباه از سوراخ
earths U حفره زیرزمینی روباه بیرون راندن روباه از سوراخ
Other Matches
cut out U وسیله ارتباط بااعضای سازمانهای زیرزمینی رابط یا واسطه ارتباط باسازمانهای زیرزمینی
clandestine U سازمان زیرزمینی نهضت زیرزمینی نهضت براندازی پنهانی
centered U سوراخ مرکزی که با سوراخ کد گذاری روی نوار پانچ شده در یک امتداد قرار دارند
centers U سوراخ مرکزی که با سوراخ کد گذاری روی نوار پانچ شده در یک امتداد قرار دارند
centred U سوراخ مرکزی که با سوراخ کد گذاری روی نوار پانچ شده در یک امتداد قرار دارند
centre U سوراخ مرکزی که با سوراخ کد گذاری روی نوار پانچ شده در یک امتداد قرار دارند
center U سوراخ مرکزی که با سوراخ کد گذاری روی نوار پانچ شده در یک امتداد قرار دارند
clair-voie U [پرچین با دیواره های مشبک که سوراخ سوراخ است.]
to pink out leather U چرم را برای زیبایی سوراخ سوراخ کردن
dilly bag U کیف دستی یا کیسه سوراخ سوراخ زنانه
perforation U عمل سوراخ کردن ایجاد سوراخ
fenestration U چیزی که سوراخ سوراخ یاروزنه داراست
sights U سوراخ روشنی رسان سوراخ دید
sight U سوراخ روشنی رسان سوراخ دید
float stone U سنگ اجرسای یکجورسنگ سوراخ سوراخ
cancellate U سوراخ سوراخ سوراخ سوراخ کردن
pink U سوراخ سوراخ کردن یا بریدن
thirl U سوراخ سوراخ کردن دریدن
gruyere cheese U پنیر سوراخ سوراخ سوئیسی
pinker U سوراخ سوراخ کردن یا بریدن
pinkest U سوراخ سوراخ کردن یا بریدن
foraminate U ثقبه دار سوراخ سوراخ
ground water U اب زیرزمینی
underground water U اب زیرزمینی
underground U زیرزمینی
subterranean U زیرزمینی
subsurface ice U یخ زیرزمینی
subsurface water U اب زیرزمینی
cellars U زیرزمینی
cellar U زیرزمینی
ground water storage U اب انباشت زیرزمینی
tunnels U دالان زیرزمینی
under ground survey U برداشت زیرزمینی
grottoes U غار زیرزمینی
ground water runoff U جریان زیرزمینی
tunneling U دالان زیرزمینی
under ground working U استخراج زیرزمینی
under ground mining U استخراج زیرزمینی
ground water basin U حوزه اب زیرزمینی
camouflet U حفره زیرزمینی
tunnelled U دالان زیرزمینی
tunneled U دالان زیرزمینی
kobold U غول زیرزمینی
mattamore U انبار زیرزمینی
cavern U حفره زیرزمینی
fixed ground water U اب زیرزمینی ماندگار
ground water U ابهای زیرزمینی
ground water table U سطح اب زیرزمینی
earth house U خانه زیرزمینی
dug out U پناهگاه زیرزمینی
ground water trench U بریدگی اب زیرزمینی
ground water table U سفره اب زیرزمینی
tunnel U دالان زیرزمینی
subbing U ابیاری زیرزمینی
subsoil drainage U زهکشی زیرزمینی
subsoil irrigation U ابیاری زیرزمینی
caverns U حفره زیرزمینی
grottos U غار زیرزمینی
grotto U غار زیرزمینی
underground mine U معدم زیرزمینی
underground U شبکه زیرزمینی
underground furnace U کوره زیرزمینی
mines U راه زیرزمینی
underground cable U کابل زیرزمینی
mined U راه زیرزمینی
underdrain U زهکش زیرزمینی
mine U راه زیرزمینی
actual velocity of ground water U سرعت واقعی اب زیرزمینی
underground U راه اهن زیرزمینی
kanat U کانالهای زه کشی زیرزمینی
metros U راه آهن زیرزمینی
hypogeum U قسمت زیرزمینی بنا
hydrogeology U بررسی ابهای زیرزمینی
metro U راه آهن زیرزمینی
underground railway U راه اهن زیرزمینی
fluctutaion of water table U نوسان سفره اب زیرزمینی
under ground U راه اهن زیرزمینی
rhizmatous U دارای ساقه زیرزمینی
atomic underground burst U ترکش زیرزمینی اتمی
silo U مخزن زیرزمینی غلات و غیره
endophagous U تغذیه کننده از موادفاسد زیرزمینی
grid U دریچه سوراخ سوراخ
cancellous U سوراخ سوراخ اسفنجی
millepore U مرجان سوراخ سوراخ
cancellate U سوراخ سوراخ اسفنجی
grids U دریچه سوراخ سوراخ
riddle U سوراخ سوراخ کردن
riddles U سوراخ سوراخ کردن
swage block U قالب سوراخ سوراخ
cancellated U سوراخ سوراخ اسفنجی
rhizomatous U دارای ساقههای ریشه مانند زیرزمینی
magazine space U زاغه زیرزمینی محل انبار مهمات
culvert U لوله مخصوص کابل برق زیرزمینی
lateral U افقی راهرو زیرزمینی موازی جبهه
culverts U لوله مخصوص کابل برق زیرزمینی
retrench U دارای سنگر موقتی زیرزمینی کردن
intrapermafrost water U ابهای زیرزمینی واقع در لایه منجمد زمین
apparatus U شعبه زیرزمینی و مخفی فعال دستگاه وسیله
breached U سوراخ رخنه کردن سوراخ کردن نفوذ در خطوط دشمن درگیری با دشمن
breach U سوراخ رخنه کردن سوراخ کردن نفوذ در خطوط دشمن درگیری با دشمن
breaches U سوراخ رخنه کردن سوراخ کردن نفوذ در خطوط دشمن درگیری با دشمن
accross the slope system U شبکهای زیرزمینی که در ان زهکش ها خط بزرگترین شیب را قطع می کنند
keyth rope system U شبکه زیرزمینی که زهکشهاخط بزرگترین شیب را قطع نماید
molehill U توده خاکی که موش کور زیرزمینی درست میکند
molehills U توده خاکی که موش کور زیرزمینی درست میکند
dowse U پی بردن به وجوداب یا منابع دیگر زیرزمینی بوسیله گمانه
junction well U چاهها یا گودالهایی که درمحل تلاقی تغییر شیب زهکشهای زیرزمینی ایجادمیگردند
suprapermafrost U ابهای زیرزمینی که بالای منطقه لایه منجمد زمین قرارمی گیرند
observation pipe U لوله ایکه جهت تعیین سطح اب زیرزمینی درزمین حفر گردد
mole hill U توده خاکی که کوش کور زیرزمینی هنگام کندن زمین درست میکند
broaching U سوراخ کن
orifice U سوراخ
columbarium U سوراخ
eyelets U سوراخ
eyelet U سوراخ
alveolar U سوراخ سوراخ
cribriform U سوراخ سوراخ
abroach U سوراخ
foraminated U سوراخ سوراخ
broached U سوراخ کن
broaches U سوراخ کن
leak U سوراخ
awl U سوراخ کن
broacher U سوراخ کن
lace U پر از سوراخ
laces U پر از سوراخ
broach U سوراخ کن
foraminiferous U سوراخ سوراخ
leaked U سوراخ
leaks U سوراخ
pecker U سوراخ کن
boring U سوراخ
loops U سوراخ
orifices U سوراخ
holed U سوراخ
finger hole U سوراخ
fenestra U سوراخ
edge perforated U لب سوراخ
looped U سوراخ
loop U سوراخ
tapping U سوراخ
tapped U سوراخ
tap U سوراخ
drill hole U سوراخ
hole U سوراخ
foramen U سوراخ
holes U سوراخ
boreholes U سوراخ
waterhole U سوراخ
outage U سوراخ
puncture U سوراخ
outages U سوراخ
perforation U سوراخ
punctulate U سوراخ سوراخ
meshing U سوراخ
pumiceous U سوراخ سوراخ
pitting U سوراخ سوراخ
pinking U سوراخ
pigenhole U سوراخ
punctured U سوراخ
openings U سوراخ
opening U سوراخ
waterholes U سوراخ
borehole U سوراخ
puncturing U سوراخ
punctures U سوراخ
overture U سوراخ
overtures U سوراخ
thirl U سوراخ
taphole U سوراخ
piercer U سوراخ کن
holing U سوراخ
mure U سوراخ
punched U سوراخ کن
punches U سوراخ کن
meshes U سوراخ
imperforate U بی سوراخ
mesh U سوراخ
slot U سوراخ
slots U سوراخ
peep hole U سوراخ
slotting U سوراخ
perforator U سوراخ کن
spy hole U سوراخ
pertusion U سوراخ
punch U سوراخ کن
clandestine assembly area U منطقه تجمع قوای زیرزمینی منطقه تجمع نیروی پنهانی
perforated U سوراخ شده
perforated U سوراخ دار
foxholes U سوراخ روباه
foxhole U سوراخ روباه
pitted U سوراخ سوراخ چاله چاله
Every nook and corner. U هر سوراخ سنبه ای
impenetrable U سوراخ نشدنی
pore U سوراخ ریز
ventage U سوراخ باد
weak square U حفره سوراخ
zero punch U سوراخ صفر
deep hole boring U سوراخ عمیق
bores U قطر یک سوراخ
Recent search history Forum search
0redox gradian معنی این کلمه در آب زیرزمینی
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com